{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
درد بالاشکمی
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۰
۰
[توسط مترجم]
[پزشکی]
epigastric pain
معنی درد بالاشکمی, معنی درد بالاشکمی, معنی bcb fاgاalkd, معنی اصطلاح درد بالاشکمی, معادل درد بالاشکمی, درد بالاشکمی چی میشه؟, درد بالاشکمی یعنی چی؟, درد بالاشکمی synonym, درد بالاشکمی definition,
معنی داشتن با، توزیع کردن مقدار، اندازه، قدر، حد، معامله کردن، سر و کار ,
,
ترجمه داشتن با، توزیع کردن مقدار، اندازه، قدر، حد، معامله کردن، سر و کار ,
به انگلیسی,
معنی Ecosystem
,
ترجمه Ecosystem
به فارسی,
معنی Aspect
,
ترجمه Aspect
به فارسی,
معنی leader
,
ترجمه leader
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی